جنگ‌ مشروع‌ در راه‌ خدا و عنوان‌ يكي‌ از ابواب‌ فقه‌ اسلامي‌

وبلاگ خبري،مذهبي،اجتماعي،فرهنگي ازگروه وبلاگهاي مؤسّسه فرهنگي هُدانت بامديريت حجّة السلام حاج سيدمحمدباقري پور

جنگ‌ مشروع‌ در راه‌ خدا و عنوان‌ يكي‌ از ابواب‌ فقه‌ اسلامي‌

۲۶۳ بازديد

جنگ‌ مشروع‌ در راه‌ خدا و عنوان‌ يكي‌ از ابواب‌ فقه‌ اسلامي‌

جِهاد واژه‌اي‌ عربي‌ است‌ از ريشه‌ {ج‌ ه د} به‌ معناي‌ مشقت‌، تلاش‌، مبالغه‌ در كار به‌ نهايت‌ چيزي‌ رسيدن‌ و توانايي‌ (خليل‌ بن‌ احمد؛ ابن‌سكيت‌؛ جوهري‌؛ ابن‌اثير، ذيل‌ «جهد»). مهم‌ترين‌ مفهوم‌ اصطلاحي‌ اين‌ واژه‌ در متون‌ ديني‌، همانند كاربرد عام‌ آن‌، گونه‌اي‌ خاص‌ از تلاش‌ است‌ يعني‌ مبارزه‌ كردن‌ در راه‌ خدا با جان‌، مال‌ و دارايي هاي‌ ديگر خود با هدف‌ گسترش‌ اسلام‌ يا دفاع‌ از آن‌. (رجوع كنيد به ابن‌عابدين‌، ج‌3، ص‌217؛ هيكل‌، ج‌1، ص‌44)

در متون‌ ديني‌، علاوه‌ بر اين‌ معناي‌ خاص‌ و اصطلاحي‌، جهاد به‌ مفهوم‌ لغوي‌ و عام‌ خود نيز بسيار بكار رفته‌ است‌، مانند كاربرد تعبير «جهاد اكبر» درباره‌ مجاهدت‌ و تلاش‌ نفس‌ در برابر شيطان‌ و هواي‌ نفس‌ (رجوع كنيد به حر عاملي‌، ج‌15، ص‌161؛ نجفي‌، ج‌21، ص‌350؛ نيز رجوع كنيد به جهادنفس‌) در احاديث‌ برخي‌ از كارها به‌ مثابه‌ جهاد شمرده‌ شده‌اند كه‌ ظاهراً براي‌ ارج‌ نهادن‌ به‌ اين‌ كارها بوده‌ است‌ مانند امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر، سخن‌ گفتن‌ به‌ عدالت‌ در برابر سلطان‌ ستمگر، تلاش‌ مرد براي‌ زنده‌ كردن‌ سنتي‌ نيكو در جامعه‌، خوب‌ شوهرداري‌ كردن‌ زن‌ و تلاش‌ مرد براي‌ كسب‌ روزي‌ حلال‌ براي‌ خانواده‌. (رجوع كنيد به كليني‌، ج‌4، ص‌259، ج‌5، ص‌910، 12، 60، 88؛ مناوي‌، ج‌3، ص‌366؛ حر عاملي‌، ج‌16، ص‌34؛ هيكل‌، ج‌1، ص‌4647، 109110)

چون‌ حكم‌ جهاد در مدينه‌ تشريع‌ شده‌، واژه‌ جهاد و مشتقات‌ آن‌ در آيات‌ مكي‌ در معناي‌ عام‌ و لغوي‌ آن‌ به‌كار رفته‌ است‌. (براي‌ نمونه‌ رجوع كنيد به سوره عنكبوت‌: 6، 8، 69؛ سوره لقمان‌:15)

نخستين‌ آيه‌ راجع‌ به‌ تشريع‌ جهاد به‌ جهاد دفاعي‌ اختصاص‌ دارد كه‌ در سال‌ اول‌ هجري‌ نازل‌ شد و به‌ مسلمانان‌ اجازه‌ داد كه‌ در برابر هجوم‌ مشركان‌ به‌ دفاع‌ از خود بپردازند. (رجوع كنيد به سوره حج‌: 39، 40؛ نيز رجوع كنيد به واحدي‌ نيشابوري‌، ص‌208؛ طباطبائي‌، ذيل‌ آيات‌)

جنگ‌ مشروع‌ در راه‌ خدا و عنوان‌ يكي‌ از ابواب‌ فقه‌ اسلامي‌

جِهاد واژه‌اي‌ عربي‌ است‌ از ريشه‌ {ج‌ ه د} به‌ معناي‌ مشقت‌، تلاش‌، مبالغه‌ در كار به‌ نهايت‌ چيزي‌ رسيدن‌ و توانايي‌ (خليل‌ بن‌ احمد؛ ابن‌سكيت‌؛ جوهري‌؛ ابن‌اثير، ذيل‌ «جهد»). مهم‌ترين‌ مفهوم‌ اصطلاحي‌ اين‌ واژه‌ در متون‌ ديني‌، همانند كاربرد عام‌ آن‌، گونه‌اي‌ خاص‌ از تلاش‌ است‌ يعني‌ مبارزه‌ كردن‌ در راه‌ خدا با جان‌، مال‌ و دارايي هاي‌ ديگر خود با هدف‌ گسترش‌ اسلام‌ يا دفاع‌ از آن‌. (رجوع كنيد به ابن‌عابدين‌، ج‌3، ص‌217؛ هيكل‌، ج‌1، ص‌44)

در متون‌ ديني‌، علاوه‌ بر اين‌ معناي‌ خاص‌ و اصطلاحي‌، جهاد به‌ مفهوم‌ لغوي‌ و عام‌ خود نيز بسيار بكار رفته‌ است‌، مانند كاربرد تعبير «جهاد اكبر» درباره‌ مجاهدت‌ و تلاش‌ نفس‌ در برابر شيطان‌ و هواي‌ نفس‌ (رجوع كنيد به حر عاملي‌، ج‌15، ص‌161؛ نجفي‌، ج‌21، ص‌350؛ نيز رجوع كنيد به جهادنفس‌) در احاديث‌ برخي‌ از كارها به‌ مثابه‌ جهاد شمرده‌ شده‌اند كه‌ ظاهراً براي‌ ارج‌ نهادن‌ به‌ اين‌ كارها بوده‌ است‌ مانند امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر، سخن‌ گفتن‌ به‌ عدالت‌ در برابر سلطان‌ ستمگر، تلاش‌ مرد براي‌ زنده‌ كردن‌ سنتي‌ نيكو در جامعه‌، خوب‌ شوهرداري‌ كردن‌ زن‌ و تلاش‌ مرد براي‌ كسب‌ روزي‌ حلال‌ براي‌ خانواده‌. (رجوع كنيد به كليني‌، ج‌4، ص‌259، ج‌5، ص‌910، 12، 60، 88؛ مناوي‌، ج‌3، ص‌366؛ حر عاملي‌، ج‌16، ص‌34؛ هيكل‌، ج‌1، ص‌4647، 109110)

چون‌ حكم‌ جهاد در مدينه‌ تشريع‌ شده‌، واژه‌ جهاد و مشتقات‌ آن‌ در آيات‌ مكي‌ در معناي‌ عام‌ و لغوي‌ آن‌ به‌كار رفته‌ است‌. (براي‌ نمونه‌ رجوع كنيد به سوره عنكبوت‌: 6، 8، 69؛ سوره لقمان‌:15)

نخستين‌ آيه‌ راجع‌ به‌ تشريع‌ جهاد به‌ جهاد دفاعي‌ اختصاص‌ دارد كه‌ در سال‌ اول‌ هجري‌ نازل‌ شد و به‌ مسلمانان‌ اجازه‌ داد كه‌ در برابر هجوم‌ مشركان‌ به‌ دفاع‌ از خود بپردازند. (رجوع كنيد به سوره حج‌: 39، 40؛ نيز رجوع كنيد به واحدي‌ نيشابوري‌، ص‌208؛ طباطبائي‌، ذيل‌ آيات‌)

آيات‌ متعددي‌ در بسياري‌ از سوره‌هاي‌ مدني‌ به‌ ويژه‌ سوره بقره‌، سوره انفال‌، سوره آل‌ عمران‌، سوره توبه‌ و سوره احزاب‌، به‌ جهاد و مباحث‌ متعلق‌ به‌ آن‌ اختصاص‌ دارد. در تحليل‌ اين‌ آيات‌ نبايد شأن‌ نزول‌ آنها و اهداف‌ اساسي‌ پيامبر اكرم‌ صلي الله عليه و آله را به‌ ويژه‌ در زمينه‌ فلسفه‌ جنگ‌ و صلح‌، از نظر دور داشت‌.

پس‌ از فتح‌ مكه‌ در سال‌ هشتم‌ هجري‌، آياتي‌ نازل‌ شد كه‌ به‌ حسب‌ ظاهر بر جنگ‌ با همه‌ مشركان‌ در هر مكان‌ و زمان‌، دلالت‌ دارد. (رجوع كنيد به سوره توبه‌: 5، 36، 41)

به‌ نظر برخي‌ از مفسران‌ و فقها، اين‌ آيات‌ به‌ ويژه‌ آيه‌ 5 سوره‌ توبه‌ مشهور به‌ آيه‌ «سيف‌» (يا شمشير؛ قس‌ خوئي‌، 1395، ص‌ 305، كه‌ آيه‌ 36 توبه‌ را آيه‌ سيف‌ دانسته‌ است‌)، آيات‌ ديگري‌ را كه‌ به‌ گونه‌اي‌ دال بر مداراكردن‌ با مشركان‌ هستند (براي‌ نمونه‌ رجوع كنيد به سوره اعراف‌: 199؛ سوره بقره‌: 109؛ سوره انعام‌: 112؛ سوره حجر: 85؛ سوره زخرف‌: 89) نسخ‌ كرده‌ است‌. (رجوع كنيد به ابن‌حزم‌، الناسخ‌ والمنسوخ‌، ص‌30، 3435؛ طوسي‌، التبيان‌، ذيل‌ سوره بقره‌: 83؛ طبرسي‌، ذيل‌ سوره انعام‌: 159؛ سوره سجده‌: 30؛ ابن‌جوزي‌، ص‌242؛ ابن‌كثير، ج‌2، ص‌350)

شماري‌ از مستشرقان‌ نيز در موافقت‌ با حكم‌ نسخ‌ گفته‌اند كه‌ تنها آياتي‌ كه‌ به‌ ظاهر مسلمانان‌ را به‌ جهاد با مشركان‌، از جمله‌ اهل‌ كتاب‌، در هر زمان‌ و مكان‌ دعوت‌ مي‌كنند، به‌ قوت‌ خود باقي‌اند و بقيه‌ آيات‌ كه‌ وجوب‌ جهاد را منوط‌ به‌ وجود شرايط‌ خاصي‌ مانند فتنه‌انگيزي‌ دشمنان‌ كرده‌اند، منسوخ‌ شده‌اند. (د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ذيل‌ «جهاد»)

در برابر مخالفان‌ نسخ‌ بر آن‌اند كه‌ با توجه‌ به‌ قواعد نسخ‌ آيات‌ قرآن‌ و تاريخ‌ و شأن‌ نزول‌ آيات‌ مورد نظر، امكان‌ نسخِ آنها وجود ندارد. (رجوع كنيد به سيوطي‌، ج‌2، ص‌29؛ رشيدرضا، ج‌2، ص‌215؛ خوئي‌، 1395، ص‌305، 353؛ طباطبائي‌، ذيل‌ سوره بقره‌: 256؛ سوره حجر: 85؛ زحيلي‌، ص‌114120)

در آيات‌ و احاديث‌ فضائل‌ دنيوي‌ و اخروي‌ جهاد مطرح‌ شده‌ است‌. به‌ موجب‌ آيات‌ قرآن‌ (سوره نساء: 95؛ سوره عنكبوت‌: 69؛ سوره توبه‌: 20)، كساني‌ كه‌ جان‌ و مالشان‌ را در راه‌ خدا فدا كنند در درگاه‌ الاهي‌ از ديگر مسلمانان‌ برترند و خداوند به‌ آنها مژده‌ بهشت‌ و دستيابي‌ به‌ مقام‌ شهادت‌ داده‌ است‌. (نيز رجوع كنيد به سوره توبه‌: 21؛ سوره آل‌ عمران‌: 169)

قرآن‌ كريم‌ (رجوع كنيد به سوره توبه‌: 24) مهم‌ترين‌ مانع‌ انسان‌ براي‌ جهاد را وابستگي‌ به‌ خانواده‌، مال‌ و خانمان‌ شمرده‌ است‌. همچنين‌ كساني‌ را كه‌ از جهاد رويگردان‌اند فاسق‌ خوانده‌ و به‌ آنها كيفر الاهي‌ را وعيد داده‌ است‌. بنابر قرآن‌، پيروزي‌ تنها به‌ دست‌ خداست‌ (رجوع كنيد به سوره آل‌ عمران‌: 126؛ سوره انفال‌: 10) و پيروي‌ از فرمان‌ خدا و پيامبر اكرم‌ صلي الله عليه و آله، دوري‌ از نزاع‌ و تفرقه‌، صبر و استقامت‌ و فرار نكردن‌ از دشمن‌، از مهم‌ترين‌ احكام‌ جهاد به‌ شمار رفته‌ است‌. (رجوع كنيد به سوره انفال‌: 1516، 4446)

به‌ موجب‌ آيات‌ قرآن‌ (سوره انفال‌: 65-66؛ سوره آل‌ عمران‌: 123125)، مجاهدان‌ به‌ ميزان‌ صبر و استقامت‌ خود از امدادهاي‌ غيبي‌ برخوردار مي‌شوند. (نيز رجوع كنيد به سوره احزاب‌: 910؛ سوره توبه‌: 26)

از جمله‌ امدادهاي‌ غيبي‌ الاهي‌، آرامش‌ بخشيدن‌ به‌ مجاهدان‌ و افكندن‌ ترس‌ و وحشت‌ در دل‌ كافران‌ است‌. (رجوع كنيد به سوره آل‌ عمران‌: 126؛ سوره انفال‌: 12؛ سوره احزاب‌: 26)

بنابر احاديث‌، جهاد در راه‌ خدا از برترين‌ كارهاست‌ و پاداش‌ اخروي‌ مجاهد شهيد چنان‌ است‌ كه‌ وي‌ نيل‌ به‌ جهاد و شهادت‌ را دوباره‌ آرزو مي‌كند. (رجوع كنيد به ابن‌ حنبل‌، ج‌1، ص‌14، ج‌3، ص‌126؛ بخاري‌، ج‌1، ص‌12، ج‌6، ص‌15؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، ج‌1، ص‌88؛ نيز رجوع كنيد به مالك‌ بن‌ انس‌، ج‌2، ص‌443-445؛ كليني‌، ج‌5، ص‌2)

به‌ سبب‌ اهميت‌ و جايگاه‌ مهم‌ جهاد در اسلام‌، آثار بسياري‌ درباره‌ آن‌ تدوين‌ شده‌ است‌. (رجوع كنيد به حاجي‌خليفه‌، ج‌1، ستون‌ 56؛ بغدادي‌، ايضاح‌المكنون‌، ج‌1، ستون‌ 251، 282 و جاهاي‌ ديگر، ج‌2، ستون‌ 196، 707 و جاهاي‌ ديگر؛ همو، هديه‌ العارفين، ج‌1، ستون‌ 192، 264 و جاهاي‌ ديگر، ج‌2، ستون‌123، و جاهاي‌ ديگر)

همچنين‌ در منابع‌ جامع‌ حديثي‌ و فقهي‌ همواره‌ بخشي‌ با عنوان‌ كتاب‌ «جهاد» يا «سِير» به‌ احكام‌ جهاد اختصاص‌ داشته‌ است‌. مهم‌ترين‌ موضوعات‌ اين‌ مبحث‌ عبارت‌اند از: بالا بردن‌ آمادگي‌ رزمي‌ مجاهدان‌، شرايط‌ وجوب‌ جهاد بر مؤمنان‌، اقسام‌ جهاد، احكام‌ مربوط‌ به‌ ميدان‌ جنگ‌ مانند شيوه‌ مبارزه‌ و چگونگي‌ رفتار با نظاميان‌، كشته‌ شدگان‌، اسرا و بازماندگان‌، تقسيم‌ غنايم‌ و خاتمه‌ دادن‌ به‌ جهاد (رجوع كنيد به زيد بن‌ علي‌، ص‌ 349-362؛ شافعي‌، ج‌4، ص‌167313؛ سحنون‌، ج‌2، ص‌2، 50؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، ج‌2، ص‌1356-1450؛ كليني‌، ج‌5، ص‌2-55؛ طوسي‌، 1387، ج‌2، ص‌275؛ ابن‌حزم‌، المحلّي‌، ج‌7، ص‌291-354؛ شمس‌الائمه‌ سرخسي‌، 1403، ج‌10، ص‌2-144؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌ 364 635) «رباط‌» يا «مرابطه‌» (مرزباني‌) نيز موضوعي‌ مرتبط‌ با جهاد و در برخي‌ موارد بر پايه‌ احاديث‌ از مصاديق‌ آن‌ است‌. (رجوع كنيد به علامه‌ حلي‌، 1414، ج‌9، ص‌451؛ مناوي، ج‌4، ص‌18)

نگارش‌ كتاب هايي‌ با عنوان‌ «السِّير» مانند السِير اوزاعي‌ (متوفي‌ 157) و السيرالصغير و السيرالكبير محمد بن‌ حسن‌ شيباني‌ (متوفي‌ 189) نيز كه‌ بيانگر روش‌ برخورد مسلمانان‌ با غيرمسلمانان‌ در زمان‌ جنگ‌ و صلح‌ است‌، در ميان‌ فقهاي‌ متقدم‌ به‌ ويژه‌ اهل‌ سنّت‌، متداول‌ بود.

السيرالكبير شيباني‌ به‌ دليل‌ قدمت‌ و جامعيت‌ مباحث‌، اهميت‌ بسياري‌ دارد و شروح‌ متعددي‌ بر آن‌ نوشته‌ شده‌ است‌. حكومت‌ عثماني‌ اين‌ كتاب‌ را به‌ مثابه‌ قانون‌ روابط‌ بين‌الملل‌ مي‌دانست‌. (شمس‌ الائمه سرخسي‌، 1971، ج‌1، مقدمه‌ منجد، ص‌14؛ همو، 1403، ج‌10، ص‌2)

كتب‌ فقه‌ سياسي‌ مانند الاحكام‌ السلطانيه‌ ماوردي‌ و كتاب‌ الخراج‌ قاضي‌ ابويوسف‌ (متوفي‌ 183)، نيز بخشي‌ را به‌ احكام‌ جهاد اختصاص‌ داده‌اند. (نيز براي‌ آثار در فقه‌ شيعه‌ و اهل‌ سنّت‌ رجوع كنيد به نجاشي‌، ص‌ 352، 354، 375، 388؛ بغدادي‌، هديه‌العارفين‌، ج‌1، ستون‌ 5، 68، 248، 438، 589، 618، 706، ج‌2، ستون‌ 24، 52)

در منابع‌ جامع‌ فقه‌ شيعه‌، گاه‌ مباحث‌ مربوط‌ به‌ جهاد در ضمن‌ مباحث‌ ديگر مانند حدود و امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر، مطرح‌ شده‌ است‌. (براي‌ نمونه‌ رجوع كنيد به مفيد، ص‌ 810-812)

همچنين‌ برخي‌ از فتاواي‌ جهادي‌ علماي‌ شيعه‌ به‌ خصوص‌ در مواجهه‌ با هجوم‌ استعمارگران‌،از جمله‌ در جنگ هاي‌ ايران‌ و روسيه‌ در قرن‌ سيزدهم‌ كه‌ نقش‌ عمده‌اي‌ در دفاع ‌از سرزمين هاي‌ اسلامي‌ داشته‌، در مجموعه‌هايي‌ گردآوري‌ شده‌ است‌. (رجوع كنيد به ميرزا بزرگ‌ قائم‌مقام‌، مقدمه‌ زرگري‌نژاد، ص‌62، 74، 76؛ رسايل‌ و فتاواي‌ جهادي، ص‌ 20351)

در پاره‌اي‌ مقاطع‌ تاريخي‌ دعوت‌ به‌ جهاد در ميان‌ علماي‌ اهل‌ سنت‌ نيز ديده‌ مي‌شود، مانند تشويق‌ ابن‌ عساكر (متوفي‌ 571) به‌ جهاد در جريان‌ جنگ هاي‌ صليبي‌، با گردآوري‌ چهل‌ حديث‌ در اين‌ باره‌. (رجوع كنيد به حلواني‌، ص‌1113)

فقها در كتاب هايشان‌ جهاد را به‌ ابتدايي‌ و دفاعي‌ تقسيم‌ كرده‌اند، (منتظري‌، ج‌1، ص‌115) البته‌ اين‌ تقسيم‌بندي‌ در كتابهاي‌ فقهي‌ متقدم‌ صريحاً ذكر نشده‌ و آنان‌ معمولاً احكام‌ جهاد ابتدايي‌ را به‌ گونه‌اي‌ مبسوط‌ و احكام‌ جهاد تدافعي‌ را به‌ طور ضمني‌ بيان‌ كرده‌اند. (رجوع كنيد به شافعي‌، ج‌4، ص‌170؛ كليني‌، ج‌5، ص‌223؛ شمس‌الائمه‌ سرخسي‌، 1971، ج‌1، ص‌187-189)

جهاد ابتدايي‌ به‌ معناي‌ جنگ‌ با مشركان‌ و كفار براي‌ دعوت‌ آنان‌ به‌ اسلام‌ و توحيد و برقراري‌ عدالت‌ است‌. در اين‌ نوع‌ از جهاد كه‌ مسلمانان‌ آغازگر نبردند، هدف‌ از بين‌ بردن‌ سيطره‌ كفر و فراهم‌ آوردن‌ امكان‌ گسترش‌ دين‌ الاهي‌ است‌. (رجوع كنيد به سوره بقره‌: 193؛ سوره انفال‌: 39؛ جصاص‌، ج‌ 3، ص‌ 65؛ قرطبي‌؛ طباطبائي‌، ذيل‌ سوره بقره‌: 193)

جهاد دفاعي‌ به‌ معناي‌ جنگ‌ براي‌ دفاع‌ از مسلمانان‌ و سرزمين هاي‌ اسلامي‌ است‌. (منتظري‌، ج‌1، ص‌115) معدودي‌ از فقهاي‌ تابعي‌ قائل‌ به‌ وجوب‌ جهاد نبوده‌ يا آن‌ را مستحب‌ شمرده‌اند، (شمس‌الائمه‌ سرخسي‌،1971، ج‌1، ص‌187؛ مطيعي‌، ج‌19، ص‌268؛ نيز رجوع كنيد به زحيلي‌، ص‌95، پانويس‌1)، ولي‌ بيشتر فقها جهاد ابتدايي‌ را در شمارِ وظايف‌ عبادي‌ قرار داده‌اند. (رجوع كنيد به ادامه‌ مقاله‌)

فقهاي‌ اهل‌ سنّت‌ جهاد ابتدايي‌ را در صورت‌ وجود مصلحت‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ در آن‌ كه‌ حاكم‌، چه‌ عادل‌ چه‌ فاسق‌ آن‌ را تشخيص‌ مي‌دهد، واجب‌ دانسته‌اند. (رجوع كنيد به جصاص‌، ج‌3، ص‌154؛ شمس‌الائمه‌ سرخسي‌، 1971، ج‌1، ص‌156-157؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌371؛ شوكاني‌، ج‌7، ص‌242-243)

به‌ نظر آنان‌، اطاعت‌ از حاكم‌ در امر جهاد مانند نمازهاي‌ پنج‌گانه‌ واجب‌ است‌. (رجوع كنيد به مطيعي‌، ج‌19، ص‌269؛ شرواني‌، ج‌9، ص‌237، 277)

بيشتر فقيهان‌ امامي‌ وجوب‌ جهاد ابتدايي‌ و حتي‌ مشروعيت‌ آن‌ را منوط‌ به‌ موافقت‌ و اجازه‌ امام‌ معصوم‌ يا نايب‌ او مي‌دانند. (براي‌ نمونه‌ رجوع كنيد به كليني‌، ج‌5، ص‌23؛ طوسي‌، 1387، ج‌2، ص‌8؛ همو، 1400، ص‌290؛ شهيدثاني‌، ج‌3، ص‌9؛ نجفي‌، ج‌21، ص‌11)

مراد اين‌ فقها از نايب‌ امام‌، نايب‌ خاص‌ است‌ و شامل‌ نايبان‌ عام‌ امام‌ (فقها) در عصر غيبت‌ نمي‌شود. (رجوع كنيد به شهيد ثاني‌؛ نجفي‌، همان جاها)، اما به‌ نظر برخي‌ ديگر، اجازه‌ امام‌ معصوم‌ يا نايب‌ خاص‌ او براي‌ جهاد لازم‌ نيست‌ و حتي‌ نايب‌ عام‌ او نيز مي‌تواند براي‌ بسط‌ توحيد و عدل‌ و جلوگيري‌ از ظلم‌ و استبداد ظالمان‌ و حمايت‌ از مظلومان‌ به‌ حكم‌ عقل‌ به‌ جهاد ابتدايي‌ روي‌ آورد. (رجوع كنيد به خوئي‌، 1410، ج‌1، ص‌364؛ منتظري‌، ج‌1، ص‌115؛ خامنه‌اي‌، ج‌1، ص‌331؛ نيز رجوع كنيد به ميرزا بزرگ‌ قائم‌مقام‌، ص‌66)

به‌ نظر اين‌ فقها اجماع‌ مورد ادعا در اين‌ زمينه‌، مناقشه‌پذير است‌ و تعبير «امام‌ عادل‌» در احاديث‌ جهاد به‌ معناي‌ امام‌ معصوم‌ نيست‌. (رجوع كنيد به منتظري‌، ج‌1، ص‌118)

از ديدگاه‌ برخي‌ مؤلفان‌ مسلمان‌، وجوب‌ جهاد به‌ معناي‌ وجود تقابل‌ هميشگي‌ ميان‌ مسلمانان‌ و غيرمسلمانان‌ نيست‌ بلكه‌ جهاد به‌ منزله‌ آخرين‌ راه‌ حل‌ براي‌ تثبيت‌ مصالح‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ است‌. (زحيلي‌، ص‌90، 97)

پيش‌ از آغاز جهاد، لازم‌ است‌ كه‌ طرف‌ مقابل‌ را به‌ اسلام‌ و تعاليم‌الاهي‌ آن‌ و رهاكردن‌ كفر و عصيان‌ در برابر خدا و زيرپا نگذاشتن‌ حقوق‌ انسان ها دعوت‌ كرد و ابتدا بايد به‌ مناطق‌ نزديك‌تر به‌ سرزمين‌ اسلامي‌ پرداخت‌. (رجوع كنيد به شافعي‌، ج‌4، ص‌177؛ مطيعي‌، ج‌19، ص‌285-287؛ فخرالمحققين‌، ج‌1، ص‌354؛ نجفي‌، ج‌21، ص‌51؛ خوئي‌، 1410، ج‌1، ص‌369)

به‌ نظر برخي‌ فقها، به‌ استنادِ سيره‌ پيامبر اكرم‌ صلي الله عليه و آله در صورت‌ وجود شرايط‌ مناسب‌ و آمادگي‌ سپاه‌ اسلام‌ براي‌ جهاد، انجام‌ دادن‌ آن‌ حداقل‌ يك‌بار در هر سال‌ واجب‌ است‌. (رجوع كنيد به طوسي‌، 1387، ج‌2، ص‌10؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌367-368؛ مطيعي‌، ج‌19، ص‌266؛ علامه‌ حلي‌، 1413-1419، ج‌1، ص‌477؛ نجفي‌، ج‌21، ص‌49)

فرار از ميدان‌ نبرد جايز نيست‌، مگر در موارد استثنايي‌ (نجفي‌، ج‌21، ص‌73؛ خوئي‌، 1410، ج‌1، ص‌371)

به‌ نظر مشهور در فقه‌ اسلامي‌، جهاد ابتدايي‌ واجب‌ كفايي‌ است‌ يعني‌ اگر تعداد مجاهدان‌ آماده‌ براي‌ جهاد كافي‌ باشد، جهاد از عهده‌ ديگران‌ برداشته‌ مي‌شود، اما اگر حاكم‌ به‌ دلايل‌ خاصي‌ حضور كساني‌ را در جنگ‌ ضروري‌ بداند، جهاد براي‌ آنها واجب‌ عيني‌ مي‌شود. پس‌ از حضور در صحنه‌ جنگ‌ و رويارويي‌ دو طرف‌، جهاد واجب‌ عيني‌ است‌ و انصراف‌ از آن‌ حرام‌ است‌. (طوسي‌، 1387، ج‌2، ص‌2؛ مطيعي‌، ج‌19، ص‌267-277؛ علامه‌ حلّي‌، 1414، ج‌9، ص‌8؛ قس‌ ابن‌ قدامه‌، ج‌10، ص‌364)

شرايط‌ مذكور در منابع‌ فقهي‌ براي‌ جهادگران‌ عبارت‌ است‌ از: مردبودن‌، عاقل‌ بودن‌، آزادبودن‌ (برده‌ نبودن‌)، داشتن‌ توانايي‌ جسمي‌ و مالي‌ بر جهاد و نداشتن‌ عذر شرعي‌ بر ترك‌ آن‌، بنابراين‌ جهاد از عهده‌ بردگان‌، زنان‌، كودكان‌، ديوانگان‌، پيرمردان‌، نابينايان‌ و كساني‌ كه‌ به‌ سبب‌ شدت‌ بيماري‌ يا به‌ سبب‌ نقص‌ عضو توان‌ جهاد را ندارند، ساقط‌ است‌. (رجوع كنيد به طوسي‌، 1387، ج‌2، ص‌2، 45؛ ابن‌قدامه‌، ج‌10، ص‌366-367؛ مطيعي‌، ج‌19، ص270-272؛ خوئي‌، 1410، ج‌1، ص‌362-363)

همچنين‌ جهاد از عهده‌ كسي‌ كه‌ پدر و مادرش‌ راضي‌ به‌ شركت‌ كردن‌ او در جهاد نيست‌، برداشته‌ شده‌ است‌. مگر آن كه‌ جهاد براي‌ او واجب‌ عيني‌ باشد. فقها درباره‌ ضرورت‌ اجازه‌ گرفتن‌ از پدر و مادر مشرك‌ و نيز اجداد خود و نيز درباره‌ لزوم‌ اجازه‌ گرفتن‌ از طلبكار براي‌ عزيمت‌ به‌ جهاد اختلاف‌ نظر دارند. (رجوع كنيد به مطيعي‌، ج‌19، ص‌274-276؛ علامه‌ حلّي‌، 1414، ج‌9، ص‌27-33؛ نجفي‌، ج‌21، ص‌21-26؛ خوئي‌، 1410، ج‌1، ص‌366-367)

همچنين‌ درباره‌ اجيرگرفتن‌ و نيز قراردادن‌ جعاله‌ براي‌ جهاد اختلاف‌ نظر وجود دارد.(رجوع كنيد به مطيعي‌، ج‌19، ص‌280؛ علامه‌ حلّي، 1414، ج‌9، ص‌5457)

براي‌ جهادِ دفاعي‌ بسياري‌ از شرايط‌ مذكور از جمله‌ اجازه‌ امام‌ لازم‌ نيست‌، زيرا دفاع‌ از جان‌ و مال‌ و حيثيت‌ مسلمانان‌ بر هر مسلماني‌ كه‌ توان‌ دفاع‌ دارد، در هر شرايطي‌ واجب‌ است‌. (رجوع كنيد به مطيعي‌، ج‌19، ص‌269؛ علامه‌ حلي‌، 1414، ج‌9، ص‌37؛ نجفي‌، ج‌21، ص‌ 15-16، ج‌ 41، ص‌650-651؛ براي‌ ديگر تفاوت هاي‌ جهاد ابتدايي‌ با جهاد دفاعي‌ رجوع كنيد به نجفي‌، ج‌21، ص‌15-16؛ نيز رجوع كنيد به دفاع‌)

جنگ‌ در ماه هاي‌ حرام‌ (رجب‌، ذي القعده‌، ذي الحجه‌، محرم‌) نزد عرب‌ قبل‌ از اسلام‌، ممنوع‌ بود و اسلام‌ نيز آن‌ را تأييد كرد و فقها به‌ استناد آيات‌ قرآن از جمله‌ آيه‌ 217 سوره بقره‌ و 5 سوره توبه‌، قائل‌ به‌ حرمت‌ جهاد در اين‌ ماه ها شده‌اند. (رجوع كنيد به طوسي‌، 1387، ج‌2، ص‌3؛ قرطبي‌، ذيل‌ سوره بقره‌: 90؛ خوئي‌، 1410، ج‌1، ص‌368-369)

البته‌ به‌ نظر برخي‌ از فقهاي‌ اهل‌ سنت‌ حرمت‌ كارزار در ماه هاي‌ حرام‌ نسخ‌ شده‌ و جهاد در همه‌ مكان ها و زمان ها جايز است‌. (رجوع كنيد به جصاص‌، ج‌1، ص‌390؛ قرطبي‌، همانجا)

همچنين‌ فقها جهاد را در منطقه‌ حرم‌ (محدوده‌ خاصي‌ كه‌ شهر مكه‌ جزو آن‌ است‌) حرام‌ دانسته‌اند مگر آن كه‌ دشمن‌ در اين‌ منطقه‌ اقدام‌ به‌ پيكار كند. (رجوع كنيد به ابن‌جوزي‌، ص‌ 72-74؛ علامه‌ حلي‌، 1414، ج‌9، ص‌9؛ خوئي‌، 1410، ج‌1، ص‌369)

در منابع‌ فقهي‌ به‌ استناد احاديث‌، برخي‌ كارهاي‌ مستحب‌ براي‌ جهاد ذكر شده‌ است‌، از جمله‌: بالابردن‌ روحيه‌ نظامي‌ مجاهدان‌ و برقراري‌ نظم‌ ميان‌ آنها با قراردادن‌ علائم‌ و پرچم هايي‌ براي‌ هر گروه‌ و نيز تكبير گفتن‌ و رجزخواندن‌ (زيد بن‌ علي‌، ص‌ 355؛ كليني‌، ج‌5، ص‌34؛ بيهقي‌، ج‌9، ص‌153؛ علامه‌ حلي‌، 1414، ج‌9، ص‌52؛ بهوتي‌ حنبلي‌، ج‌3، ص‌72) آغاز كردن‌ به‌ پيكار پس‌ از به‌ جا آوردن‌ نماز ظهر (علامه‌ حلي‌، 1414، ج‌9، ص‌71؛ نجفي‌، ج‌21، ص‌81؛ شوكاني‌، ج‌8، ص‌64) و خواندن‌ دعاهاي‌ مخصوص‌ (معزي‌ ملايري‌، ج‌16، ص‌ 190-199) همچنين‌ مجاهدان‌ از آسيب‌ رساندن‌ به‌ طبيعت‌ و كشتن‌ زنان‌، كودكان‌ و پيران‌ و كارهاي‌ ضدانساني‌ نهي‌ شده‌اند.

جهاد ممكن‌ است‌ از يكي‌ از اين‌ راهها به‌ پايان‌ برسد: اسلام‌ آوردن‌ دشمن‌ در صورتي‌ كه‌ جنگ‌ با هدف‌ هدايت‌ آغاز شده‌ باشد، (رجوع كنيد به بخاري‌، ج‌1، ص‌39؛ طبري‌، ذيل‌ سوره فتح‌: 16) پناهندگي افراد دشمن‌ به‌ مسلمانان‌، بستن‌ قرار داد موقت‌ ترك‌ مخاصمه‌ يا مصالحه‌ دائم‌.

منابع

دانشنامه جهان اسلام، جلد11، ذيل مدخل جهاد از سيف‌اللّه‌ صرّامي‌ و سعيد عدالت نژاد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.