خون شهيد

وبلاگ خبري،مذهبي،اجتماعي،فرهنگي ازگروه وبلاگهاي مؤسّسه فرهنگي هُدانت بامديريت حجّة السلام حاج سيدمحمدباقري پور

خون شهيد

۱۹۳ بازديد

خون شهيد

خون ماده اي است جاري در رگ هاي بدن كه به واسطه گردش آن مواد غذايي ، اكسيژن و حرارت لازم براي بقاي جسم به بافتهاي بدن ميرسد. اما هنگامي كه همت عاليه مسلماني در راه تحقق اهداف مقدس اسلام فزوني گيرد و روحش در پرتو آموزه هاي اسلام عظمت انساني يابد در وقت نياز حاضر مي شود كه با نثار خون در راه هدف مقدسش به خون خود ارزش دهد. و در عين حال به فيض شهود حقائق يعني شهادت نائل آيد.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود : ما من قطره احبّ الي الله عزّوجلّ من قطره دمٍ في سبيل الله.

هيچ قطره اي در نزد خداوند، دوست داشتني تر از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود نيست.[۱]

شهيد مطهري در رابطه با خون شهيد مي گويد: هيچوقت خون شهيد هدر نمي‏رود ، خون شهيد بزمين نمي‏ريزد ، خون شهيد هر قطره‏اش تبديل به صدها قطره ، و هزارها قطره ، بلكه به دريايي از خون‏ مي‏گردد و در پيكر اجتماع وارد مي‏شود.[۲]

خون در فرهنگ عاشورا[۳]

آن روز كه جان خود فدا مى‏كرديم
با «خون‏» به حسين اقتدا مى‏كرديم

 

چون منطق ما منطق عاشورا بود
با نفى‏ «خود»، اثبات ‏«خدا» مى‏كرديم.

از مؤلف.                      

خون، عزيزترين موجودى پيكر انسان است كه با نبود آن، جان هم نيست. با اين‏ حساب، كسى كه حاضر باشد از «خون‏» خويش در راه مكتب و عدالت و حق بگذرد، آماده جانبازى است و اين همان‏ «شهادت طلبى‏» است كه از الفباى‏ «فرهنگ عاشورا» است.

هم آن كه خون مى‏دهد و از جان مى‏گذرد، عزيز است و ماندگار، هم آن كه در راه انتقام‏ خون هاى به ناحق ريخته قيام مى‏كند، كارى امام زمان گونه مى‏كند، چرا كه آن حضرت خونخواه كشتگان كربلاست‏ «اين الطالب بدم المقتول بكربلا» و هم آنان كه از خون‏ شهيدان، الهام حماسه و فداكارى مى‏گيرند، شاگردان لايق مكتب شهادتند.

اين كه سيدالشهدا عليه السلام در آغاز حركت به سوى كربلا فرمود: هر كس حاضر است‏ خون ‏قلب خويش را در راه ما نثار و ايثار كند، با ما همراه شود: «من كان باذلا فينا مهجته فليرحل ‏معنا»[۴] اشاره به همين فرهنگ شهادت طلبى است.

قداست‏ خون شهيد نيز از همين ‏جاست، چرا كه او با خدا معامله مى‏كند و حق اوست كه با اولين قطره خونش كه بر زمين ‏ريخته مى‏شود، آمرزيده شود: «اول ما يهراق من دم الشهيد يغفر له ذنبه كله الا الدين‏»[۵] و قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود، يا قطره اشكى از خوف خدا، محبوبترين قطره نزد خداوند است: «ما من قطرة احب الى الله عزوجل من قطرتين: قطرة دم فى سبيل الله و قطرة دمعة فى سواد الليل لايريد بها عبد الا الله‏».[۶]

در روايات و زيارات نيز نسبت به سيدالشهدا عليه السلام و ياران شهيدش تعبيراتى از اين قبيل‏ زياد است كه: شما جانتان را، نفستان را، ارواحتان را، خونتان را، خون قلبتان را، خودتان را و... در راه خدا بذل و نثار كرديد.

هر ملتى هم كه اين روح و روحيه را داشته باشد به ‏عزت مى‏رسد و آنان كه از خون دادن و جان باختن گريزانند، گرفتار ذلت مى‏شوند. امام ‏خمينى ره مى‏فرمايد: «مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون ‏شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مى‏داند كه راه و رسم شهادت‏ كور شدنى نيست و اين ملت ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود».[۷]

خونشان آيت‏ سرافرازى است
رمز خودسوزى و جهان سازى است

 

سنگ خونرنگ هر مزار شهيد
غزل خون نشان جانبازى است.

خون شهيد

خون ماده اي است جاري در رگ هاي بدن كه به واسطه گردش آن مواد غذايي ، اكسيژن و حرارت لازم براي بقاي جسم به بافتهاي بدن ميرسد. اما هنگامي كه همت عاليه مسلماني در راه تحقق اهداف مقدس اسلام فزوني گيرد و روحش در پرتو آموزه هاي اسلام عظمت انساني يابد در وقت نياز حاضر مي شود كه با نثار خون در راه هدف مقدسش به خون خود ارزش دهد. و در عين حال به فيض شهود حقائق يعني شهادت نائل آيد.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود : ما من قطره احبّ الي الله عزّوجلّ من قطره دمٍ في سبيل الله.

هيچ قطره اي در نزد خداوند، دوست داشتني تر از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود نيست.[۱]

شهيد مطهري در رابطه با خون شهيد مي گويد: هيچوقت خون شهيد هدر نمي‏رود ، خون شهيد بزمين نمي‏ريزد ، خون شهيد هر قطره‏اش تبديل به صدها قطره ، و هزارها قطره ، بلكه به دريايي از خون‏ مي‏گردد و در پيكر اجتماع وارد مي‏شود.[۲]

خون در فرهنگ عاشورا[۳]

آن روز كه جان خود فدا مى‏كرديم
با «خون‏» به حسين اقتدا مى‏كرديم

 

چون منطق ما منطق عاشورا بود
با نفى‏ «خود»، اثبات ‏«خدا» مى‏كرديم.

از مؤلف.                      

خون، عزيزترين موجودى پيكر انسان است كه با نبود آن، جان هم نيست. با اين‏ حساب، كسى كه حاضر باشد از «خون‏» خويش در راه مكتب و عدالت و حق بگذرد، آماده جانبازى است و اين همان‏ «شهادت طلبى‏» است كه از الفباى‏ «فرهنگ عاشورا» است.

هم آن كه خون مى‏دهد و از جان مى‏گذرد، عزيز است و ماندگار، هم آن كه در راه انتقام‏ خون هاى به ناحق ريخته قيام مى‏كند، كارى امام زمان گونه مى‏كند، چرا كه آن حضرت خونخواه كشتگان كربلاست‏ «اين الطالب بدم المقتول بكربلا» و هم آنان كه از خون‏ شهيدان، الهام حماسه و فداكارى مى‏گيرند، شاگردان لايق مكتب شهادتند.

اين كه سيدالشهدا عليه السلام در آغاز حركت به سوى كربلا فرمود: هر كس حاضر است‏ خون ‏قلب خويش را در راه ما نثار و ايثار كند، با ما همراه شود: «من كان باذلا فينا مهجته فليرحل ‏معنا»[۴] اشاره به همين فرهنگ شهادت طلبى است.

قداست‏ خون شهيد نيز از همين ‏جاست، چرا كه او با خدا معامله مى‏كند و حق اوست كه با اولين قطره خونش كه بر زمين ‏ريخته مى‏شود، آمرزيده شود: «اول ما يهراق من دم الشهيد يغفر له ذنبه كله الا الدين‏»[۵] و قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود، يا قطره اشكى از خوف خدا، محبوبترين قطره نزد خداوند است: «ما من قطرة احب الى الله عزوجل من قطرتين: قطرة دم فى سبيل الله و قطرة دمعة فى سواد الليل لايريد بها عبد الا الله‏».[۶]

در روايات و زيارات نيز نسبت به سيدالشهدا عليه السلام و ياران شهيدش تعبيراتى از اين قبيل‏ زياد است كه: شما جانتان را، نفستان را، ارواحتان را، خونتان را، خون قلبتان را، خودتان را و... در راه خدا بذل و نثار كرديد.

هر ملتى هم كه اين روح و روحيه را داشته باشد به ‏عزت مى‏رسد و آنان كه از خون دادن و جان باختن گريزانند، گرفتار ذلت مى‏شوند. امام ‏خمينى ره مى‏فرمايد: «مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون ‏شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مى‏داند كه راه و رسم شهادت‏ كور شدنى نيست و اين ملت ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود».[۷]

خونشان آيت‏ سرافرازى است
رمز خودسوزى و جهان سازى است

 

سنگ خونرنگ هر مزار شهيد
غزل خون نشان جانبازى است.

از مولف                      

پانويس

  1. وسائل الشيعه، ج 11، ص 8
  2. قيام و انقلاب مهدي ( عج ) از ديدگاه فلسفه تاريخ، شهيد مرتضي مطهري، انتشارات صدرا، 1373، چاپ سيزدهم، ص 104
  3. اين بخش از مقاله از كتاب فرهنگ عاشورا نوشته جواد محدثي نقل گرديده است.
  4. مقتل الحسين، مقرم، ص 194.
  5. ميزان الحكمه، ج 5، ص 192 (از پيامبر خدا).
  6. همان، ص 187 (از امام زين العابدين عليه السلام).
  7. صحيفه نور، ج 20، ص 239.

منابع

جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.