خون شهيد
خون ماده اي است جاري در رگ هاي بدن كه به واسطه گردش آن مواد غذايي ، اكسيژن و حرارت لازم براي بقاي جسم به بافتهاي بدن ميرسد. اما هنگامي كه همت عاليه مسلماني در راه تحقق اهداف مقدس اسلام فزوني گيرد و روحش در پرتو آموزه هاي اسلام عظمت انساني يابد در وقت نياز حاضر مي شود كه با نثار خون در راه هدف مقدسش به خون خود ارزش دهد. و در عين حال به فيض شهود حقائق يعني شهادت نائل آيد.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود : ما من قطره احبّ الي الله عزّوجلّ من قطره دمٍ في سبيل الله.
هيچ قطره اي در نزد خداوند، دوست داشتني تر از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود نيست.[۱]
شهيد مطهري در رابطه با خون شهيد مي گويد: هيچوقت خون شهيد هدر نميرود ، خون شهيد بزمين نميريزد ، خون شهيد هر قطرهاش تبديل به صدها قطره ، و هزارها قطره ، بلكه به دريايي از خون ميگردد و در پيكر اجتماع وارد ميشود.[۲]
خون در فرهنگ عاشورا[۳]
آن روز كه جان خود فدا مىكرديم | با «خون» به حسين اقتدا مىكرديم |
چون منطق ما منطق عاشورا بود | با نفى «خود»، اثبات «خدا» مىكرديم. |
از مؤلف.
خون، عزيزترين موجودى پيكر انسان است كه با نبود آن، جان هم نيست. با اين حساب، كسى كه حاضر باشد از «خون» خويش در راه مكتب و عدالت و حق بگذرد، آماده جانبازى است و اين همان «شهادت طلبى» است كه از الفباى «فرهنگ عاشورا» است.
هم آن كه خون مىدهد و از جان مىگذرد، عزيز است و ماندگار، هم آن كه در راه انتقام خون هاى به ناحق ريخته قيام مىكند، كارى امام زمان گونه مىكند، چرا كه آن حضرت خونخواه كشتگان كربلاست «اين الطالب بدم المقتول بكربلا» و هم آنان كه از خون شهيدان، الهام حماسه و فداكارى مىگيرند، شاگردان لايق مكتب شهادتند.
اين كه سيدالشهدا عليه السلام در آغاز حركت به سوى كربلا فرمود: هر كس حاضر است خون قلب خويش را در راه ما نثار و ايثار كند، با ما همراه شود: «من كان باذلا فينا مهجته فليرحل معنا»[۴] اشاره به همين فرهنگ شهادت طلبى است.
قداست خون شهيد نيز از همين جاست، چرا كه او با خدا معامله مىكند و حق اوست كه با اولين قطره خونش كه بر زمين ريخته مىشود، آمرزيده شود: «اول ما يهراق من دم الشهيد يغفر له ذنبه كله الا الدين»[۵] و قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود، يا قطره اشكى از خوف خدا، محبوبترين قطره نزد خداوند است: «ما من قطرة احب الى الله عزوجل من قطرتين: قطرة دم فى سبيل الله و قطرة دمعة فى سواد الليل لايريد بها عبد الا الله».[۶]
در روايات و زيارات نيز نسبت به سيدالشهدا عليه السلام و ياران شهيدش تعبيراتى از اين قبيل زياد است كه: شما جانتان را، نفستان را، ارواحتان را، خونتان را، خون قلبتان را، خودتان را و... در راه خدا بذل و نثار كرديد.
هر ملتى هم كه اين روح و روحيه را داشته باشد به عزت مىرسد و آنان كه از خون دادن و جان باختن گريزانند، گرفتار ذلت مىشوند. امام خمينى ره مىفرمايد: «مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مىداند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست و اين ملت ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود».[۷]
خونشان آيت سرافرازى است | رمز خودسوزى و جهان سازى است |
سنگ خونرنگ هر مزار شهيد | غزل خون نشان جانبازى است. |
خون شهيد
خون ماده اي است جاري در رگ هاي بدن كه به واسطه گردش آن مواد غذايي ، اكسيژن و حرارت لازم براي بقاي جسم به بافتهاي بدن ميرسد. اما هنگامي كه همت عاليه مسلماني در راه تحقق اهداف مقدس اسلام فزوني گيرد و روحش در پرتو آموزه هاي اسلام عظمت انساني يابد در وقت نياز حاضر مي شود كه با نثار خون در راه هدف مقدسش به خون خود ارزش دهد. و در عين حال به فيض شهود حقائق يعني شهادت نائل آيد.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود : ما من قطره احبّ الي الله عزّوجلّ من قطره دمٍ في سبيل الله.
هيچ قطره اي در نزد خداوند، دوست داشتني تر از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود نيست.[۱]
شهيد مطهري در رابطه با خون شهيد مي گويد: هيچوقت خون شهيد هدر نميرود ، خون شهيد بزمين نميريزد ، خون شهيد هر قطرهاش تبديل به صدها قطره ، و هزارها قطره ، بلكه به دريايي از خون ميگردد و در پيكر اجتماع وارد ميشود.[۲]
خون در فرهنگ عاشورا[۳]
آن روز كه جان خود فدا مىكرديم | با «خون» به حسين اقتدا مىكرديم |
چون منطق ما منطق عاشورا بود | با نفى «خود»، اثبات «خدا» مىكرديم. |
از مؤلف.
خون، عزيزترين موجودى پيكر انسان است كه با نبود آن، جان هم نيست. با اين حساب، كسى كه حاضر باشد از «خون» خويش در راه مكتب و عدالت و حق بگذرد، آماده جانبازى است و اين همان «شهادت طلبى» است كه از الفباى «فرهنگ عاشورا» است.
هم آن كه خون مىدهد و از جان مىگذرد، عزيز است و ماندگار، هم آن كه در راه انتقام خون هاى به ناحق ريخته قيام مىكند، كارى امام زمان گونه مىكند، چرا كه آن حضرت خونخواه كشتگان كربلاست «اين الطالب بدم المقتول بكربلا» و هم آنان كه از خون شهيدان، الهام حماسه و فداكارى مىگيرند، شاگردان لايق مكتب شهادتند.
اين كه سيدالشهدا عليه السلام در آغاز حركت به سوى كربلا فرمود: هر كس حاضر است خون قلب خويش را در راه ما نثار و ايثار كند، با ما همراه شود: «من كان باذلا فينا مهجته فليرحل معنا»[۴] اشاره به همين فرهنگ شهادت طلبى است.
قداست خون شهيد نيز از همين جاست، چرا كه او با خدا معامله مىكند و حق اوست كه با اولين قطره خونش كه بر زمين ريخته مىشود، آمرزيده شود: «اول ما يهراق من دم الشهيد يغفر له ذنبه كله الا الدين»[۵] و قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود، يا قطره اشكى از خوف خدا، محبوبترين قطره نزد خداوند است: «ما من قطرة احب الى الله عزوجل من قطرتين: قطرة دم فى سبيل الله و قطرة دمعة فى سواد الليل لايريد بها عبد الا الله».[۶]
در روايات و زيارات نيز نسبت به سيدالشهدا عليه السلام و ياران شهيدش تعبيراتى از اين قبيل زياد است كه: شما جانتان را، نفستان را، ارواحتان را، خونتان را، خون قلبتان را، خودتان را و... در راه خدا بذل و نثار كرديد.
هر ملتى هم كه اين روح و روحيه را داشته باشد به عزت مىرسد و آنان كه از خون دادن و جان باختن گريزانند، گرفتار ذلت مىشوند. امام خمينى ره مىفرمايد: «مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مىداند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست و اين ملت ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود».[۷]
خونشان آيت سرافرازى است | رمز خودسوزى و جهان سازى است |
سنگ خونرنگ هر مزار شهيد | غزل خون نشان جانبازى است. |
از مولف
پانويس
- وسائل الشيعه، ج 11، ص 8
- قيام و انقلاب مهدي ( عج ) از ديدگاه فلسفه تاريخ، شهيد مرتضي مطهري، انتشارات صدرا، 1373، چاپ سيزدهم، ص 104
- اين بخش از مقاله از كتاب فرهنگ عاشورا نوشته جواد محدثي نقل گرديده است.
- مقتل الحسين، مقرم، ص 194.
- ميزان الحكمه، ج 5، ص 192 (از پيامبر خدا).
- همان، ص 187 (از امام زين العابدين عليه السلام).
- صحيفه نور، ج 20، ص 239.
منابع
جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.