شنبه ۰۴ مهر ۹۴ | ۱۴:۵۲ ۵۵ بازديد
روايت حماسه | آغاز دفاع
براي دريافت فايل ، با توجه به سرعت اينترنت خود ، يكي از سه لينك روبرو را كليك نماييد:
براي استفاده اين صوت در سايت يا وبلاگ خود مي توانيد از اين كد استفاده كنيد:

به مناسبت فرارسيدن هفته دفاع مقدس، پايگاه اطلاعرساني KHAMNENEI.IR مجموعهي صوتي «روايت حماسه» را منتشر كرد. اين مجموعه به روايت حضرت آيتالله خامنهاي از چند برهه از دفاع مقدس ميپردازد.
اولين قسمت از اين مجموعه «آغاز دفاع» نام دارد و به مرور چگونگي آغاز جنگ تحميلي و روايت شرايط جمهوري اسلامي ايران در آن برهه ميپردازد.
سخنان حضرت امام خميني رحمهالله و حضرت آيتالله خامنهاي كه در اين كليپ صوتي ميشنويد:
حضرت امام خميني رحمهالله:
من يك صحبت دارم براي ملت ايران و براي ملت عراق و ارتش عراق هم يك صحبت. براي ملت ايران اين صحبت را دارم كه گمان نكند ملت ايران كه ارتش ايران نميتواند جلوي اينها را بگيرد. خير، ارتش ايران و قواي مسلّح ما، پاسدارهاي عزيز ما.
قادر بر اين معنا هستند، لكن تا مسئله جدّي نشود، آنها جدّاً عمل نميكنند. آن روزي كه مسئله جدّي شد، تمام اينها به طور جِدّ، امر ميكنم كه عمل بكنند و عراق را سر جاي خودشان بنشانند.
ملت ايران نبايد خيال بكنند كه جنگي شروع شده است و حالا فرض كنيد كه دست و پاي خودمان را گم كنيم. نه، اين حرفها نيست. يك چيزي آوردند و يك بمبي اينجا انداختند و فرار كردند، رفتند. الآن هم دولت ايران جواب آنها را مشغولند كه جواب آنها را بدهند و ميدهند جواب آنها را. قواي بحريهشان بكلي از بين رفته است و قواي بريّهشان هم از بين خواهد رفت. شما خيال نكنيد كه يك چيزي است. اين جنگهاي متعددي كه واقع شده است يك مقدارش هم نصيب ايران شده است كه من هر دو جنگ را يادم هست. هيچ، ابداً مسئلهاي نيست. شايعات يا چيزهايي را اگر دشمنهاي ما، اين احزاب مختلفهاي كه الآن در ايران هستند، اين گروهها و گروهكهايي كه در ايران هستند، حالا اگر فرصت ميخواهند به دست بياورند و شايعهسازي كنند و هي تلفن كنند به اين طرف و آن طرف كه چه شده است، چه شده، كودتا شده ـ نميدانم ـ اين حرفها در كار نيست. اين يك دزدي آمده است يك سنگي انداخته و فرار كرده، رفته است سرجايش. ديگر قدرت اينكه تكرار بكند انشاءاللّه ندارد. من به ملت ايران سفارش ميكنم كه چند جهت را ملاحظه كنند: يك جهت اينكه خونسردي خودشان را حفظ كنند و ابداً توجه به اين معنا كه يك قضيهاي واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضيهاي. توجه نكنند به اين معنا. يك وقت اغتشاشي از اين راه بار نيايد.
پيام راديو تلويزيوني ۱۳۵۹/۶/۳۱
حضرت آيت الله خامنهاي:
يكي از هيجانانگيزترين لحظات جنگ، لحظهي شروع جنگ يا به تعبير درستتر لحظهاي بود كه ما از {حملهي تحميلي} حملهي متجاوزانهي رژيم عراق مطلع شديم. همانطور كه همهي ملت ايران يادشان هست، قاعدتاً جنگ در بعدازظهر روز ۳۱ شهريور اتفاق افتاد. من شخصاً خودم در يك كارخانهاي رفته بودم كه سخنراني كنم و در حالي كه نشسته بوديم و منتظر بوديم كه وقت سخنراني بشود، كارخانه هم نزديك فرودگاه مهرآباد بود ناگهان صداي عجيبي و حركاتي در پنجرهها و درها و اينها كه ناشي از موج انفجار بود را شنيدم و برادران پاسداري كه با من بودند رفتند بيرون بلافاصله و آمدند خبر آوردند كه چند هواپيماي شكاري را در آسمان ديدند كه بمب روي فرودگاه مهرآباد و جاهاي ديگر پرتاب كرد و طبعاً من سخنراني را كه لازم بود تقويت روحيهي آن كارگرها هم باشد انجام دادم، سريعاً آمدم به محل ستاد مشترك كه اطاق جنگ در آنجا بود و نشستيم به بحث و بررسي اين رويداد غير منتظره با بقيهي مسؤولين كشور كه آن وقت همه بودند، از رئيس جمهور و نخست وزير و رئيس مجلس شوراي اسلامي و رئيس ديوان عالي كشور و اينها تا همهي مقامات نظامي كه ذيربط بودند. براي ما البته جنگ غير منتظره بود و هر چيز غير منتظرهاي در آغاز يك مقداري بهتانگيز است. براي ملت ايران كه اطلاعات كمتري از مسائل جاريِ مرزيِ بين ايران و عراق داشتند و منتظر چنين وضعي نبودند، و در جريان تحقيقات سياسي و نظامي هم قرار نداشتند طبعاً بيشتر غير منتظره بود. يادم ميآيد كه در آنجا بحث شد كه اطلاع اين مسأله را چگونه به مردم بگوئيم و با چه زباني موضوع را براي مردم كه در مقابل يك جنگي قرار گرفتند كه هيچ ابعاد آن هم مشخص نيست، زمان آن هم معلوم نيست، قرار بدهيم. بالأخره تصميم جمعي بر اين شد كه من به عنوان نمايندهي امام در شوراي عالي دفاع و به عنوان كسي كه با مردم هر هفته صحبت ميكردم در تريبون نماز جمعه و آشنا بودند مردم با صدا و با مطالب من، مطلب را با مردم در ميان بگذارم و من يك اطلاعيهاي تهيه كردم و خودم با صداي خودم اين اطلاعيه را در راديو خواندم و بارها آن پخش شد و مردم كشور اطلاع پيدا كردند كه ما در حال جنگ هستيم.
***
دولت عراق از اوّل پيروزي انقلاب، از اوايل پيروزي انقلاب، مقدمات يك درگيري مرزي را با ما شروع كرده و اين تجاوزها بسيار تجاوزهاي موذيانه و خباثتآميزي بوده. يعني با پرتاپ خمپاره، پرتاپ توپ، پرتاپ موشك، با حملهي به پاسگاهها و به رگبار بستن پاسگاههاي مرزي، با حمله به مردم، مردمي كه مثلاً داشتند ميكاشتند زمين را يا عبور ميكردند يا با الاغشان يا با نميدانم وسيلهي نقليهشان، موتورسيكلتشان ميرفتند تجاوز به اينها، حملهي به اينها، با ربودن قايق در لب شط، قايق مثلاً آن عربي كه دارد صيادي ميكند، قايقش را بگيرند ببرند يا اموالشان را بگيرند ببرند يا خود افراد مرزي را بگيرند ببرند آن طرف كتك بزنند، مجروح كنند و رها كنند يا حتي رها نكنند و با آتش زدن باغات ميوه با حمله به چاههاي نفت و بالأخره بمباران مناطق مرزي، چه پاسگاهها و چه منازل و چه روستاها اين حملات ۲۸۹ موردي كه گفتم به اين وسيلهها انجام گرفته و چه حملات زميني، چه حملات هوايي و چه حملات دريايي كه البته كمتر بوده دريايي در طول اين زمان به اين كيفيت مستمراً ادامه داشته.
مصاحبه با گروه ايران و جنگ شبكه اول صدا و سيما پيرامون هفتهي جنگ ۱۳۶۱/۶/۲۹
اين جنگ را امريكا و مزدورانش يكجور تحليل ميكنند و ما جور ديگري تحليل ميكنيم. امريكا و مزدورانش بعد از آني كه در طول نوزده ماه هر چه كردند نتوانستند جمهوري اسلامي را به زانو دربياورند - حتي حملهي نظامي هم كردند - با خود فكر كردند ما ايران را به جنگي تحميلي و ناخواسته ميكشانيم. عراق را تحريك ميكنيم كه با ايران جنگ را شروع كند و با اين كار چند فايده ميبريم. اوّلاً نيروهاي نظامي ايران را تحليل خواهيم برد، ابزار جنگي آنها را مستهلك خواهيم كر. ثانياً مراكز حياتي و توليدي و اقتصادي آنها را منهدم خواهيم كرد. پالايشگاهها را منهدم ميكنيم، نفت را از آنها ميگيريم، سوخت را ميگيريم، راهآهن را و ارتباطات را ميگيريم، مخابرات را ميگيريم، زبدهترين عناصر رزمندهي قهرمان را ميگيريم. وقتي كه ميان مردم نان نبود، برق نبود، راديو تلويزيون نبود، توليد نبود، كشاورزي نبود آنوقت امور جمهوري اسلامي را متلاشي ميكنيم و بعد هركس رشته و زمام حكومت ايران در دستش باشد و حتي اگر زمامداران كنوني هم تا آن روز بمانند چارهاي ندارند جز اينكه دست احتياج به سوي ما دراز كنند و ما آن وقت وارد ايران ميشويم. همانطوري كه در زمان شاه ملعون وارد ايران شده بوديم. باز هم امريكاست و غرب و ابرقدرتها همه كارهي ايران، با اين تحليل به سراغ صدام حسينِ احمقِ جاهطلبِ مغرورِ بدبخت رفتند. جنايتكاران فراري چند ماه است روي او و رژيم پوسيدهي او و دولتمردان او كار ميكنند. او را وادار كردند و او با اين فكر و با اين نيت كه خواهد توانست مقابله بكند، چيزي هم به او در اين ميان خواهد رسيد، ثروت مردم عراق را به صورت ميگها و تانكها فرستاد به داخل مرزهاي ايران. هر روزي هم كه ميگذرد با اينكه ميگهاي دشمن مثل برگ خزان بر روي آسمان ايران و آسمان دريا فرو ميريزد و تا امروز ميلياردها ثروت مردم مستضعف عراق كه در ابزار جنگي يعني تانكها و ميگها متبلور شده بود به وسيلهي مزدوران امريكا يعني عوامل مفلوك «خسر الدنيا و الاخره»ي صدام يزيد به داخل ايران آمده بودند در اينجا از بين رفته بودند و با آتش نيرومند دلاوران اسلام در هوا و زمين و دريا كوبيده شدند. هر روزي هم كه ميگذرد و اين همه خسارت روزبهروز بر او وارد ميآيد، باز او را دلگرم ميكنند، ميگويند جنگ را تو ادامه بده ما به تو پشتيباني ميرسانيم. اين تحليل كفر و استكبار جهاني يعني امريكا و مزدورانش. آنها صحنهي جنگ را اين طوري كه گفتم مشاهده ميكنند. به ميدان كشيدن ايران در يك جنگ تحميلي و تحليل بردن او و نيروهايش و متلاشي كردن نظامش و آنگاه روي كارآوردن يك دولتِ ضعيفِ مفلوك و آنگاه سلطهي همه جانبه بر ايران، اين تحليل امريكاست. و اما تحليل ما. تحليل ما اين است كه اسلام و انقلاب اسلامي ميداني براي جَوَلان ميجست، اين ميدان به دست دشمن در مقابلش باز شد. ما كسي نبوديم كه به خاك عراق يا هر خاك ديگري وارد بشويم و حمله را شروع كنيم. لذا ما حمله را شروع نكرديم اما دشمن كه شروع كرد ما ضرب شصت را اوّل به اين دشمن نزديك و شروع كننده نشان داديم.
خطبههاي نماز جمعه ۱۳۵۹/۷/۴
اولين قسمت از اين مجموعه «آغاز دفاع» نام دارد و به مرور چگونگي آغاز جنگ تحميلي و روايت شرايط جمهوري اسلامي ايران در آن برهه ميپردازد.

حضرت امام خميني رحمهالله:
من يك صحبت دارم براي ملت ايران و براي ملت عراق و ارتش عراق هم يك صحبت. براي ملت ايران اين صحبت را دارم كه گمان نكند ملت ايران كه ارتش ايران نميتواند جلوي اينها را بگيرد. خير، ارتش ايران و قواي مسلّح ما، پاسدارهاي عزيز ما.
قادر بر اين معنا هستند، لكن تا مسئله جدّي نشود، آنها جدّاً عمل نميكنند. آن روزي كه مسئله جدّي شد، تمام اينها به طور جِدّ، امر ميكنم كه عمل بكنند و عراق را سر جاي خودشان بنشانند.
ملت ايران نبايد خيال بكنند كه جنگي شروع شده است و حالا فرض كنيد كه دست و پاي خودمان را گم كنيم. نه، اين حرفها نيست. يك چيزي آوردند و يك بمبي اينجا انداختند و فرار كردند، رفتند. الآن هم دولت ايران جواب آنها را مشغولند كه جواب آنها را بدهند و ميدهند جواب آنها را. قواي بحريهشان بكلي از بين رفته است و قواي بريّهشان هم از بين خواهد رفت. شما خيال نكنيد كه يك چيزي است. اين جنگهاي متعددي كه واقع شده است يك مقدارش هم نصيب ايران شده است كه من هر دو جنگ را يادم هست. هيچ، ابداً مسئلهاي نيست. شايعات يا چيزهايي را اگر دشمنهاي ما، اين احزاب مختلفهاي كه الآن در ايران هستند، اين گروهها و گروهكهايي كه در ايران هستند، حالا اگر فرصت ميخواهند به دست بياورند و شايعهسازي كنند و هي تلفن كنند به اين طرف و آن طرف كه چه شده است، چه شده، كودتا شده ـ نميدانم ـ اين حرفها در كار نيست. اين يك دزدي آمده است يك سنگي انداخته و فرار كرده، رفته است سرجايش. ديگر قدرت اينكه تكرار بكند انشاءاللّه ندارد. من به ملت ايران سفارش ميكنم كه چند جهت را ملاحظه كنند: يك جهت اينكه خونسردي خودشان را حفظ كنند و ابداً توجه به اين معنا كه يك قضيهاي واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضيهاي. توجه نكنند به اين معنا. يك وقت اغتشاشي از اين راه بار نيايد.
پيام راديو تلويزيوني ۱۳۵۹/۶/۳۱
حضرت آيت الله خامنهاي:
يكي از هيجانانگيزترين لحظات جنگ، لحظهي شروع جنگ يا به تعبير درستتر لحظهاي بود كه ما از {حملهي تحميلي} حملهي متجاوزانهي رژيم عراق مطلع شديم. همانطور كه همهي ملت ايران يادشان هست، قاعدتاً جنگ در بعدازظهر روز ۳۱ شهريور اتفاق افتاد. من شخصاً خودم در يك كارخانهاي رفته بودم كه سخنراني كنم و در حالي كه نشسته بوديم و منتظر بوديم كه وقت سخنراني بشود، كارخانه هم نزديك فرودگاه مهرآباد بود ناگهان صداي عجيبي و حركاتي در پنجرهها و درها و اينها كه ناشي از موج انفجار بود را شنيدم و برادران پاسداري كه با من بودند رفتند بيرون بلافاصله و آمدند خبر آوردند كه چند هواپيماي شكاري را در آسمان ديدند كه بمب روي فرودگاه مهرآباد و جاهاي ديگر پرتاب كرد و طبعاً من سخنراني را كه لازم بود تقويت روحيهي آن كارگرها هم باشد انجام دادم، سريعاً آمدم به محل ستاد مشترك كه اطاق جنگ در آنجا بود و نشستيم به بحث و بررسي اين رويداد غير منتظره با بقيهي مسؤولين كشور كه آن وقت همه بودند، از رئيس جمهور و نخست وزير و رئيس مجلس شوراي اسلامي و رئيس ديوان عالي كشور و اينها تا همهي مقامات نظامي كه ذيربط بودند. براي ما البته جنگ غير منتظره بود و هر چيز غير منتظرهاي در آغاز يك مقداري بهتانگيز است. براي ملت ايران كه اطلاعات كمتري از مسائل جاريِ مرزيِ بين ايران و عراق داشتند و منتظر چنين وضعي نبودند، و در جريان تحقيقات سياسي و نظامي هم قرار نداشتند طبعاً بيشتر غير منتظره بود. يادم ميآيد كه در آنجا بحث شد كه اطلاع اين مسأله را چگونه به مردم بگوئيم و با چه زباني موضوع را براي مردم كه در مقابل يك جنگي قرار گرفتند كه هيچ ابعاد آن هم مشخص نيست، زمان آن هم معلوم نيست، قرار بدهيم. بالأخره تصميم جمعي بر اين شد كه من به عنوان نمايندهي امام در شوراي عالي دفاع و به عنوان كسي كه با مردم هر هفته صحبت ميكردم در تريبون نماز جمعه و آشنا بودند مردم با صدا و با مطالب من، مطلب را با مردم در ميان بگذارم و من يك اطلاعيهاي تهيه كردم و خودم با صداي خودم اين اطلاعيه را در راديو خواندم و بارها آن پخش شد و مردم كشور اطلاع پيدا كردند كه ما در حال جنگ هستيم.
***
دولت عراق از اوّل پيروزي انقلاب، از اوايل پيروزي انقلاب، مقدمات يك درگيري مرزي را با ما شروع كرده و اين تجاوزها بسيار تجاوزهاي موذيانه و خباثتآميزي بوده. يعني با پرتاپ خمپاره، پرتاپ توپ، پرتاپ موشك، با حملهي به پاسگاهها و به رگبار بستن پاسگاههاي مرزي، با حمله به مردم، مردمي كه مثلاً داشتند ميكاشتند زمين را يا عبور ميكردند يا با الاغشان يا با نميدانم وسيلهي نقليهشان، موتورسيكلتشان ميرفتند تجاوز به اينها، حملهي به اينها، با ربودن قايق در لب شط، قايق مثلاً آن عربي كه دارد صيادي ميكند، قايقش را بگيرند ببرند يا اموالشان را بگيرند ببرند يا خود افراد مرزي را بگيرند ببرند آن طرف كتك بزنند، مجروح كنند و رها كنند يا حتي رها نكنند و با آتش زدن باغات ميوه با حمله به چاههاي نفت و بالأخره بمباران مناطق مرزي، چه پاسگاهها و چه منازل و چه روستاها اين حملات ۲۸۹ موردي كه گفتم به اين وسيلهها انجام گرفته و چه حملات زميني، چه حملات هوايي و چه حملات دريايي كه البته كمتر بوده دريايي در طول اين زمان به اين كيفيت مستمراً ادامه داشته.
مصاحبه با گروه ايران و جنگ شبكه اول صدا و سيما پيرامون هفتهي جنگ ۱۳۶۱/۶/۲۹
اين جنگ را امريكا و مزدورانش يكجور تحليل ميكنند و ما جور ديگري تحليل ميكنيم. امريكا و مزدورانش بعد از آني كه در طول نوزده ماه هر چه كردند نتوانستند جمهوري اسلامي را به زانو دربياورند - حتي حملهي نظامي هم كردند - با خود فكر كردند ما ايران را به جنگي تحميلي و ناخواسته ميكشانيم. عراق را تحريك ميكنيم كه با ايران جنگ را شروع كند و با اين كار چند فايده ميبريم. اوّلاً نيروهاي نظامي ايران را تحليل خواهيم برد، ابزار جنگي آنها را مستهلك خواهيم كر. ثانياً مراكز حياتي و توليدي و اقتصادي آنها را منهدم خواهيم كرد. پالايشگاهها را منهدم ميكنيم، نفت را از آنها ميگيريم، سوخت را ميگيريم، راهآهن را و ارتباطات را ميگيريم، مخابرات را ميگيريم، زبدهترين عناصر رزمندهي قهرمان را ميگيريم. وقتي كه ميان مردم نان نبود، برق نبود، راديو تلويزيون نبود، توليد نبود، كشاورزي نبود آنوقت امور جمهوري اسلامي را متلاشي ميكنيم و بعد هركس رشته و زمام حكومت ايران در دستش باشد و حتي اگر زمامداران كنوني هم تا آن روز بمانند چارهاي ندارند جز اينكه دست احتياج به سوي ما دراز كنند و ما آن وقت وارد ايران ميشويم. همانطوري كه در زمان شاه ملعون وارد ايران شده بوديم. باز هم امريكاست و غرب و ابرقدرتها همه كارهي ايران، با اين تحليل به سراغ صدام حسينِ احمقِ جاهطلبِ مغرورِ بدبخت رفتند. جنايتكاران فراري چند ماه است روي او و رژيم پوسيدهي او و دولتمردان او كار ميكنند. او را وادار كردند و او با اين فكر و با اين نيت كه خواهد توانست مقابله بكند، چيزي هم به او در اين ميان خواهد رسيد، ثروت مردم عراق را به صورت ميگها و تانكها فرستاد به داخل مرزهاي ايران. هر روزي هم كه ميگذرد با اينكه ميگهاي دشمن مثل برگ خزان بر روي آسمان ايران و آسمان دريا فرو ميريزد و تا امروز ميلياردها ثروت مردم مستضعف عراق كه در ابزار جنگي يعني تانكها و ميگها متبلور شده بود به وسيلهي مزدوران امريكا يعني عوامل مفلوك «خسر الدنيا و الاخره»ي صدام يزيد به داخل ايران آمده بودند در اينجا از بين رفته بودند و با آتش نيرومند دلاوران اسلام در هوا و زمين و دريا كوبيده شدند. هر روزي هم كه ميگذرد و اين همه خسارت روزبهروز بر او وارد ميآيد، باز او را دلگرم ميكنند، ميگويند جنگ را تو ادامه بده ما به تو پشتيباني ميرسانيم. اين تحليل كفر و استكبار جهاني يعني امريكا و مزدورانش. آنها صحنهي جنگ را اين طوري كه گفتم مشاهده ميكنند. به ميدان كشيدن ايران در يك جنگ تحميلي و تحليل بردن او و نيروهايش و متلاشي كردن نظامش و آنگاه روي كارآوردن يك دولتِ ضعيفِ مفلوك و آنگاه سلطهي همه جانبه بر ايران، اين تحليل امريكاست. و اما تحليل ما. تحليل ما اين است كه اسلام و انقلاب اسلامي ميداني براي جَوَلان ميجست، اين ميدان به دست دشمن در مقابلش باز شد. ما كسي نبوديم كه به خاك عراق يا هر خاك ديگري وارد بشويم و حمله را شروع كنيم. لذا ما حمله را شروع نكرديم اما دشمن كه شروع كرد ما ضرب شصت را اوّل به اين دشمن نزديك و شروع كننده نشان داديم.
خطبههاي نماز جمعه ۱۳۵۹/۷/۴
برچسبها: آغاز جنگ تحميلي(1359 ه.ش)؛ دفاع مقدس؛ تاريخ دفاع مقدس؛
در اين رابطه بخوانيد :
صوت / روايت حماسه | فرمانده
صوت / روايت حماسه | ستارهها
روايت حماسه | آغاز دفاع
براي دريافت فايل ، با توجه به سرعت اينترنت خود ، يكي از سه لينك روبرو را كليك نماييد:
براي استفاده اين صوت در سايت يا وبلاگ خود مي توانيد از اين كد استفاده كنيد:

به مناسبت فرارسيدن هفته دفاع مقدس، پايگاه اطلاعرساني KHAMNENEI.IR مجموعهي صوتي «روايت حماسه» را منتشر كرد. اين مجموعه به روايت حضرت آيتالله خامنهاي از چند برهه از دفاع مقدس ميپردازد.
اولين قسمت از اين مجموعه «آغاز دفاع» نام دارد و به مرور چگونگي آغاز جنگ تحميلي و روايت شرايط جمهوري اسلامي ايران در آن برهه ميپردازد.
سخنان حضرت امام خميني رحمهالله و حضرت آيتالله خامنهاي كه در اين كليپ صوتي ميشنويد:
حضرت امام خميني رحمهالله:
من يك صحبت دارم براي ملت ايران و براي ملت عراق و ارتش عراق هم يك صحبت. براي ملت ايران اين صحبت را دارم كه گمان نكند ملت ايران كه ارتش ايران نميتواند جلوي اينها را بگيرد. خير، ارتش ايران و قواي مسلّح ما، پاسدارهاي عزيز ما.
قادر بر اين معنا هستند، لكن تا مسئله جدّي نشود، آنها جدّاً عمل نميكنند. آن روزي كه مسئله جدّي شد، تمام اينها به طور جِدّ، امر ميكنم كه عمل بكنند و عراق را سر جاي خودشان بنشانند.
ملت ايران نبايد خيال بكنند كه جنگي شروع شده است و حالا فرض كنيد كه دست و پاي خودمان را گم كنيم. نه، اين حرفها نيست. يك چيزي آوردند و يك بمبي اينجا انداختند و فرار كردند، رفتند. الآن هم دولت ايران جواب آنها را مشغولند كه جواب آنها را بدهند و ميدهند جواب آنها را. قواي بحريهشان بكلي از بين رفته است و قواي بريّهشان هم از بين خواهد رفت. شما خيال نكنيد كه يك چيزي است. اين جنگهاي متعددي كه واقع شده است يك مقدارش هم نصيب ايران شده است كه من هر دو جنگ را يادم هست. هيچ، ابداً مسئلهاي نيست. شايعات يا چيزهايي را اگر دشمنهاي ما، اين احزاب مختلفهاي كه الآن در ايران هستند، اين گروهها و گروهكهايي كه در ايران هستند، حالا اگر فرصت ميخواهند به دست بياورند و شايعهسازي كنند و هي تلفن كنند به اين طرف و آن طرف كه چه شده است، چه شده، كودتا شده ـ نميدانم ـ اين حرفها در كار نيست. اين يك دزدي آمده است يك سنگي انداخته و فرار كرده، رفته است سرجايش. ديگر قدرت اينكه تكرار بكند انشاءاللّه ندارد. من به ملت ايران سفارش ميكنم كه چند جهت را ملاحظه كنند: يك جهت اينكه خونسردي خودشان را حفظ كنند و ابداً توجه به اين معنا كه يك قضيهاي واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضيهاي. توجه نكنند به اين معنا. يك وقت اغتشاشي از اين راه بار نيايد.
پيام راديو تلويزيوني ۱۳۵۹/۶/۳۱
حضرت آيت الله خامنهاي:
يكي از هيجانانگيزترين لحظات جنگ، لحظهي شروع جنگ يا به تعبير درستتر لحظهاي بود كه ما از {حملهي تحميلي} حملهي متجاوزانهي رژيم عراق مطلع شديم. همانطور كه همهي ملت ايران يادشان هست، قاعدتاً جنگ در بعدازظهر روز ۳۱ شهريور اتفاق افتاد. من شخصاً خودم در يك كارخانهاي رفته بودم كه سخنراني كنم و در حالي كه نشسته بوديم و منتظر بوديم كه وقت سخنراني بشود، كارخانه هم نزديك فرودگاه مهرآباد بود ناگهان صداي عجيبي و حركاتي در پنجرهها و درها و اينها كه ناشي از موج انفجار بود را شنيدم و برادران پاسداري كه با من بودند رفتند بيرون بلافاصله و آمدند خبر آوردند كه چند هواپيماي شكاري را در آسمان ديدند كه بمب روي فرودگاه مهرآباد و جاهاي ديگر پرتاب كرد و طبعاً من سخنراني را كه لازم بود تقويت روحيهي آن كارگرها هم باشد انجام دادم، سريعاً آمدم به محل ستاد مشترك كه اطاق جنگ در آنجا بود و نشستيم به بحث و بررسي اين رويداد غير منتظره با بقيهي مسؤولين كشور كه آن وقت همه بودند، از رئيس جمهور و نخست وزير و رئيس مجلس شوراي اسلامي و رئيس ديوان عالي كشور و اينها تا همهي مقامات نظامي كه ذيربط بودند. براي ما البته جنگ غير منتظره بود و هر چيز غير منتظرهاي در آغاز يك مقداري بهتانگيز است. براي ملت ايران كه اطلاعات كمتري از مسائل جاريِ مرزيِ بين ايران و عراق داشتند و منتظر چنين وضعي نبودند، و در جريان تحقيقات سياسي و نظامي هم قرار نداشتند طبعاً بيشتر غير منتظره بود. يادم ميآيد كه در آنجا بحث شد كه اطلاع اين مسأله را چگونه به مردم بگوئيم و با چه زباني موضوع را براي مردم كه در مقابل يك جنگي قرار گرفتند كه هيچ ابعاد آن هم مشخص نيست، زمان آن هم معلوم نيست، قرار بدهيم. بالأخره تصميم جمعي بر اين شد كه من به عنوان نمايندهي امام در شوراي عالي دفاع و به عنوان كسي كه با مردم هر هفته صحبت ميكردم در تريبون نماز جمعه و آشنا بودند مردم با صدا و با مطالب من، مطلب را با مردم در ميان بگذارم و من يك اطلاعيهاي تهيه كردم و خودم با صداي خودم اين اطلاعيه را در راديو خواندم و بارها آن پخش شد و مردم كشور اطلاع پيدا كردند كه ما در حال جنگ هستيم.
***
دولت عراق از اوّل پيروزي انقلاب، از اوايل پيروزي انقلاب، مقدمات يك درگيري مرزي را با ما شروع كرده و اين تجاوزها بسيار تجاوزهاي موذيانه و خباثتآميزي بوده. يعني با پرتاپ خمپاره، پرتاپ توپ، پرتاپ موشك، با حملهي به پاسگاهها و به رگبار بستن پاسگاههاي مرزي، با حمله به مردم، مردمي كه مثلاً داشتند ميكاشتند زمين را يا عبور ميكردند يا با الاغشان يا با نميدانم وسيلهي نقليهشان، موتورسيكلتشان ميرفتند تجاوز به اينها، حملهي به اينها، با ربودن قايق در لب شط، قايق مثلاً آن عربي كه دارد صيادي ميكند، قايقش را بگيرند ببرند يا اموالشان را بگيرند ببرند يا خود افراد مرزي را بگيرند ببرند آن طرف كتك بزنند، مجروح كنند و رها كنند يا حتي رها نكنند و با آتش زدن باغات ميوه با حمله به چاههاي نفت و بالأخره بمباران مناطق مرزي، چه پاسگاهها و چه منازل و چه روستاها اين حملات ۲۸۹ موردي كه گفتم به اين وسيلهها انجام گرفته و چه حملات زميني، چه حملات هوايي و چه حملات دريايي كه البته كمتر بوده دريايي در طول اين زمان به اين كيفيت مستمراً ادامه داشته.
مصاحبه با گروه ايران و جنگ شبكه اول صدا و سيما پيرامون هفتهي جنگ ۱۳۶۱/۶/۲۹
اين جنگ را امريكا و مزدورانش يكجور تحليل ميكنند و ما جور ديگري تحليل ميكنيم. امريكا و مزدورانش بعد از آني كه در طول نوزده ماه هر چه كردند نتوانستند جمهوري اسلامي را به زانو دربياورند - حتي حملهي نظامي هم كردند - با خود فكر كردند ما ايران را به جنگي تحميلي و ناخواسته ميكشانيم. عراق را تحريك ميكنيم كه با ايران جنگ را شروع كند و با اين كار چند فايده ميبريم. اوّلاً نيروهاي نظامي ايران را تحليل خواهيم برد، ابزار جنگي آنها را مستهلك خواهيم كر. ثانياً مراكز حياتي و توليدي و اقتصادي آنها را منهدم خواهيم كرد. پالايشگاهها را منهدم ميكنيم، نفت را از آنها ميگيريم، سوخت را ميگيريم، راهآهن را و ارتباطات را ميگيريم، مخابرات را ميگيريم، زبدهترين عناصر رزمندهي قهرمان را ميگيريم. وقتي كه ميان مردم نان نبود، برق نبود، راديو تلويزيون نبود، توليد نبود، كشاورزي نبود آنوقت امور جمهوري اسلامي را متلاشي ميكنيم و بعد هركس رشته و زمام حكومت ايران در دستش باشد و حتي اگر زمامداران كنوني هم تا آن روز بمانند چارهاي ندارند جز اينكه دست احتياج به سوي ما دراز كنند و ما آن وقت وارد ايران ميشويم. همانطوري كه در زمان شاه ملعون وارد ايران شده بوديم. باز هم امريكاست و غرب و ابرقدرتها همه كارهي ايران، با اين تحليل به سراغ صدام حسينِ احمقِ جاهطلبِ مغرورِ بدبخت رفتند. جنايتكاران فراري چند ماه است روي او و رژيم پوسيدهي او و دولتمردان او كار ميكنند. او را وادار كردند و او با اين فكر و با اين نيت كه خواهد توانست مقابله بكند، چيزي هم به او در اين ميان خواهد رسيد، ثروت مردم عراق را به صورت ميگها و تانكها فرستاد به داخل مرزهاي ايران. هر روزي هم كه ميگذرد با اينكه ميگهاي دشمن مثل برگ خزان بر روي آسمان ايران و آسمان دريا فرو ميريزد و تا امروز ميلياردها ثروت مردم مستضعف عراق كه در ابزار جنگي يعني تانكها و ميگها متبلور شده بود به وسيلهي مزدوران امريكا يعني عوامل مفلوك «خسر الدنيا و الاخره»ي صدام يزيد به داخل ايران آمده بودند در اينجا از بين رفته بودند و با آتش نيرومند دلاوران اسلام در هوا و زمين و دريا كوبيده شدند. هر روزي هم كه ميگذرد و اين همه خسارت روزبهروز بر او وارد ميآيد، باز او را دلگرم ميكنند، ميگويند جنگ را تو ادامه بده ما به تو پشتيباني ميرسانيم. اين تحليل كفر و استكبار جهاني يعني امريكا و مزدورانش. آنها صحنهي جنگ را اين طوري كه گفتم مشاهده ميكنند. به ميدان كشيدن ايران در يك جنگ تحميلي و تحليل بردن او و نيروهايش و متلاشي كردن نظامش و آنگاه روي كارآوردن يك دولتِ ضعيفِ مفلوك و آنگاه سلطهي همه جانبه بر ايران، اين تحليل امريكاست. و اما تحليل ما. تحليل ما اين است كه اسلام و انقلاب اسلامي ميداني براي جَوَلان ميجست، اين ميدان به دست دشمن در مقابلش باز شد. ما كسي نبوديم كه به خاك عراق يا هر خاك ديگري وارد بشويم و حمله را شروع كنيم. لذا ما حمله را شروع نكرديم اما دشمن كه شروع كرد ما ضرب شصت را اوّل به اين دشمن نزديك و شروع كننده نشان داديم.
خطبههاي نماز جمعه ۱۳۵۹/۷/۴
اولين قسمت از اين مجموعه «آغاز دفاع» نام دارد و به مرور چگونگي آغاز جنگ تحميلي و روايت شرايط جمهوري اسلامي ايران در آن برهه ميپردازد.

حضرت امام خميني رحمهالله:
من يك صحبت دارم براي ملت ايران و براي ملت عراق و ارتش عراق هم يك صحبت. براي ملت ايران اين صحبت را دارم كه گمان نكند ملت ايران كه ارتش ايران نميتواند جلوي اينها را بگيرد. خير، ارتش ايران و قواي مسلّح ما، پاسدارهاي عزيز ما.
قادر بر اين معنا هستند، لكن تا مسئله جدّي نشود، آنها جدّاً عمل نميكنند. آن روزي كه مسئله جدّي شد، تمام اينها به طور جِدّ، امر ميكنم كه عمل بكنند و عراق را سر جاي خودشان بنشانند.
ملت ايران نبايد خيال بكنند كه جنگي شروع شده است و حالا فرض كنيد كه دست و پاي خودمان را گم كنيم. نه، اين حرفها نيست. يك چيزي آوردند و يك بمبي اينجا انداختند و فرار كردند، رفتند. الآن هم دولت ايران جواب آنها را مشغولند كه جواب آنها را بدهند و ميدهند جواب آنها را. قواي بحريهشان بكلي از بين رفته است و قواي بريّهشان هم از بين خواهد رفت. شما خيال نكنيد كه يك چيزي است. اين جنگهاي متعددي كه واقع شده است يك مقدارش هم نصيب ايران شده است كه من هر دو جنگ را يادم هست. هيچ، ابداً مسئلهاي نيست. شايعات يا چيزهايي را اگر دشمنهاي ما، اين احزاب مختلفهاي كه الآن در ايران هستند، اين گروهها و گروهكهايي كه در ايران هستند، حالا اگر فرصت ميخواهند به دست بياورند و شايعهسازي كنند و هي تلفن كنند به اين طرف و آن طرف كه چه شده است، چه شده، كودتا شده ـ نميدانم ـ اين حرفها در كار نيست. اين يك دزدي آمده است يك سنگي انداخته و فرار كرده، رفته است سرجايش. ديگر قدرت اينكه تكرار بكند انشاءاللّه ندارد. من به ملت ايران سفارش ميكنم كه چند جهت را ملاحظه كنند: يك جهت اينكه خونسردي خودشان را حفظ كنند و ابداً توجه به اين معنا كه يك قضيهاي واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضيهاي. توجه نكنند به اين معنا. يك وقت اغتشاشي از اين راه بار نيايد.
پيام راديو تلويزيوني ۱۳۵۹/۶/۳۱
حضرت آيت الله خامنهاي:
يكي از هيجانانگيزترين لحظات جنگ، لحظهي شروع جنگ يا به تعبير درستتر لحظهاي بود كه ما از {حملهي تحميلي} حملهي متجاوزانهي رژيم عراق مطلع شديم. همانطور كه همهي ملت ايران يادشان هست، قاعدتاً جنگ در بعدازظهر روز ۳۱ شهريور اتفاق افتاد. من شخصاً خودم در يك كارخانهاي رفته بودم كه سخنراني كنم و در حالي كه نشسته بوديم و منتظر بوديم كه وقت سخنراني بشود، كارخانه هم نزديك فرودگاه مهرآباد بود ناگهان صداي عجيبي و حركاتي در پنجرهها و درها و اينها كه ناشي از موج انفجار بود را شنيدم و برادران پاسداري كه با من بودند رفتند بيرون بلافاصله و آمدند خبر آوردند كه چند هواپيماي شكاري را در آسمان ديدند كه بمب روي فرودگاه مهرآباد و جاهاي ديگر پرتاب كرد و طبعاً من سخنراني را كه لازم بود تقويت روحيهي آن كارگرها هم باشد انجام دادم، سريعاً آمدم به محل ستاد مشترك كه اطاق جنگ در آنجا بود و نشستيم به بحث و بررسي اين رويداد غير منتظره با بقيهي مسؤولين كشور كه آن وقت همه بودند، از رئيس جمهور و نخست وزير و رئيس مجلس شوراي اسلامي و رئيس ديوان عالي كشور و اينها تا همهي مقامات نظامي كه ذيربط بودند. براي ما البته جنگ غير منتظره بود و هر چيز غير منتظرهاي در آغاز يك مقداري بهتانگيز است. براي ملت ايران كه اطلاعات كمتري از مسائل جاريِ مرزيِ بين ايران و عراق داشتند و منتظر چنين وضعي نبودند، و در جريان تحقيقات سياسي و نظامي هم قرار نداشتند طبعاً بيشتر غير منتظره بود. يادم ميآيد كه در آنجا بحث شد كه اطلاع اين مسأله را چگونه به مردم بگوئيم و با چه زباني موضوع را براي مردم كه در مقابل يك جنگي قرار گرفتند كه هيچ ابعاد آن هم مشخص نيست، زمان آن هم معلوم نيست، قرار بدهيم. بالأخره تصميم جمعي بر اين شد كه من به عنوان نمايندهي امام در شوراي عالي دفاع و به عنوان كسي كه با مردم هر هفته صحبت ميكردم در تريبون نماز جمعه و آشنا بودند مردم با صدا و با مطالب من، مطلب را با مردم در ميان بگذارم و من يك اطلاعيهاي تهيه كردم و خودم با صداي خودم اين اطلاعيه را در راديو خواندم و بارها آن پخش شد و مردم كشور اطلاع پيدا كردند كه ما در حال جنگ هستيم.
***
دولت عراق از اوّل پيروزي انقلاب، از اوايل پيروزي انقلاب، مقدمات يك درگيري مرزي را با ما شروع كرده و اين تجاوزها بسيار تجاوزهاي موذيانه و خباثتآميزي بوده. يعني با پرتاپ خمپاره، پرتاپ توپ، پرتاپ موشك، با حملهي به پاسگاهها و به رگبار بستن پاسگاههاي مرزي، با حمله به مردم، مردمي كه مثلاً داشتند ميكاشتند زمين را يا عبور ميكردند يا با الاغشان يا با نميدانم وسيلهي نقليهشان، موتورسيكلتشان ميرفتند تجاوز به اينها، حملهي به اينها، با ربودن قايق در لب شط، قايق مثلاً آن عربي كه دارد صيادي ميكند، قايقش را بگيرند ببرند يا اموالشان را بگيرند ببرند يا خود افراد مرزي را بگيرند ببرند آن طرف كتك بزنند، مجروح كنند و رها كنند يا حتي رها نكنند و با آتش زدن باغات ميوه با حمله به چاههاي نفت و بالأخره بمباران مناطق مرزي، چه پاسگاهها و چه منازل و چه روستاها اين حملات ۲۸۹ موردي كه گفتم به اين وسيلهها انجام گرفته و چه حملات زميني، چه حملات هوايي و چه حملات دريايي كه البته كمتر بوده دريايي در طول اين زمان به اين كيفيت مستمراً ادامه داشته.
مصاحبه با گروه ايران و جنگ شبكه اول صدا و سيما پيرامون هفتهي جنگ ۱۳۶۱/۶/۲۹
اين جنگ را امريكا و مزدورانش يكجور تحليل ميكنند و ما جور ديگري تحليل ميكنيم. امريكا و مزدورانش بعد از آني كه در طول نوزده ماه هر چه كردند نتوانستند جمهوري اسلامي را به زانو دربياورند - حتي حملهي نظامي هم كردند - با خود فكر كردند ما ايران را به جنگي تحميلي و ناخواسته ميكشانيم. عراق را تحريك ميكنيم كه با ايران جنگ را شروع كند و با اين كار چند فايده ميبريم. اوّلاً نيروهاي نظامي ايران را تحليل خواهيم برد، ابزار جنگي آنها را مستهلك خواهيم كر. ثانياً مراكز حياتي و توليدي و اقتصادي آنها را منهدم خواهيم كرد. پالايشگاهها را منهدم ميكنيم، نفت را از آنها ميگيريم، سوخت را ميگيريم، راهآهن را و ارتباطات را ميگيريم، مخابرات را ميگيريم، زبدهترين عناصر رزمندهي قهرمان را ميگيريم. وقتي كه ميان مردم نان نبود، برق نبود، راديو تلويزيون نبود، توليد نبود، كشاورزي نبود آنوقت امور جمهوري اسلامي را متلاشي ميكنيم و بعد هركس رشته و زمام حكومت ايران در دستش باشد و حتي اگر زمامداران كنوني هم تا آن روز بمانند چارهاي ندارند جز اينكه دست احتياج به سوي ما دراز كنند و ما آن وقت وارد ايران ميشويم. همانطوري كه در زمان شاه ملعون وارد ايران شده بوديم. باز هم امريكاست و غرب و ابرقدرتها همه كارهي ايران، با اين تحليل به سراغ صدام حسينِ احمقِ جاهطلبِ مغرورِ بدبخت رفتند. جنايتكاران فراري چند ماه است روي او و رژيم پوسيدهي او و دولتمردان او كار ميكنند. او را وادار كردند و او با اين فكر و با اين نيت كه خواهد توانست مقابله بكند، چيزي هم به او در اين ميان خواهد رسيد، ثروت مردم عراق را به صورت ميگها و تانكها فرستاد به داخل مرزهاي ايران. هر روزي هم كه ميگذرد با اينكه ميگهاي دشمن مثل برگ خزان بر روي آسمان ايران و آسمان دريا فرو ميريزد و تا امروز ميلياردها ثروت مردم مستضعف عراق كه در ابزار جنگي يعني تانكها و ميگها متبلور شده بود به وسيلهي مزدوران امريكا يعني عوامل مفلوك «خسر الدنيا و الاخره»ي صدام يزيد به داخل ايران آمده بودند در اينجا از بين رفته بودند و با آتش نيرومند دلاوران اسلام در هوا و زمين و دريا كوبيده شدند. هر روزي هم كه ميگذرد و اين همه خسارت روزبهروز بر او وارد ميآيد، باز او را دلگرم ميكنند، ميگويند جنگ را تو ادامه بده ما به تو پشتيباني ميرسانيم. اين تحليل كفر و استكبار جهاني يعني امريكا و مزدورانش. آنها صحنهي جنگ را اين طوري كه گفتم مشاهده ميكنند. به ميدان كشيدن ايران در يك جنگ تحميلي و تحليل بردن او و نيروهايش و متلاشي كردن نظامش و آنگاه روي كارآوردن يك دولتِ ضعيفِ مفلوك و آنگاه سلطهي همه جانبه بر ايران، اين تحليل امريكاست. و اما تحليل ما. تحليل ما اين است كه اسلام و انقلاب اسلامي ميداني براي جَوَلان ميجست، اين ميدان به دست دشمن در مقابلش باز شد. ما كسي نبوديم كه به خاك عراق يا هر خاك ديگري وارد بشويم و حمله را شروع كنيم. لذا ما حمله را شروع نكرديم اما دشمن كه شروع كرد ما ضرب شصت را اوّل به اين دشمن نزديك و شروع كننده نشان داديم.
خطبههاي نماز جمعه ۱۳۵۹/۷/۴
برچسبها: آغاز جنگ تحميلي(1359 ه.ش)؛ دفاع مقدس؛ تاريخ دفاع مقدس؛
در اين رابطه بخوانيد :
صوت / روايت حماسه | فرمانده
صوت / روايت حماسه | ستارهها